یک روز با استراتژیست برند: پشت صحنه ایده‌ها، چالش‌ها و اجرا

هر روز صبح که بیدار می‌شوم، اولین کاری که می‌کنم مرور اخبار بازار و تغییرات رفتاری مخاطبان است. برای من به‌عنوان یک استراتژیست برند، این مثل سوخت موتور ذهنی‌ام است.

هر روز صبح که بیدار می‌شوم، اولین کاری که می‌کنم مرور اخبار بازار و تغییرات رفتاری مخاطبان است. برای من به‌عنوان یک استراتژیست برند، این مثل سوخت موتور ذهنی‌ام است.
بعد از آن، سراغ برنامه‌های روز می‌روم: پروژه‌های در حال اجرا، جلساتی که باید مدیریت شوند و تیم‌هایی که نیاز به هماهنگی دارند. این بخش شاید تکراری به نظر برسد، اما واقعیت این است که همین جزئیات ریز هستند که سرنوشت یک برند را می‌سازند.

معمولاً چند تماس یا جلسه با مشتری دارم؛ در این گفت‌وگوها بیشتر شنونده‌ام تا گوینده. باید دغدغه‌ها، نگرانی‌ها و هدف‌های واقعی‌شان را بفهمم تا بتوانم راه‌حلی طراحی کنم که فقط روی کاغذ خوب نباشد، بلکه در بازار هم جواب بدهد.

یکی از لحظه‌های مورد علاقه من در طول روز، جلسات ایده‌پردازی با تیم خلاق است. در این جلسات ایده‌ها آزادانه پرواز می‌کنند و من تلاش می‌کنم آنها را به زمین بنشانم و به چارچوبی استراتژیک تبدیل کنم. گاهی یک جرقه کوچک از دل همین گفت‌وگوها به کمپین بزرگی ختم می‌شود.

بخش مهم دیگری از کارم تحلیل نتایج کمپین‌هاست. اعداد و نمودارها برای بعضی‌ها خشک و خسته‌کننده‌اند، اما برای من داستان‌هایی پشت این داده‌ها پنهان است؛ داستان‌هایی که به من می‌گویند کدام مسیر درست بوده و کجا باید تغییر ایجاد کنیم.

در طول روز زمانی هم برای یادگیری می‌گذارم. کتاب، پادکست یا یک مقاله تخصصی می‌تواند الهام‌بخش باشد. به‌عنوان کسی که استراتژی می‌نویسد، اگر به‌روز نباشم، نه تنها عقب می‌مانم، بلکه ممکن است باعث شوم برندها هم از قافله جا بمانند.

شب‌ها گاهی در اینستاگرامم درباره تجربه‌ها یا دغدغه‌هایم می‌نویسم. یکی از موضوعاتی که زیاد مطرح می‌کنم، تفاوت استراتژی کوتاه‌مدت و بلندمدت است. یا مثلاً اهمیت هماهنگی بین ارزش‌های واقعی برند و استراتژی‌ای که طراحی می‌کنیم. این‌ها چیزهایی هستند که روزانه در پروژه‌ها لمس می‌کنم و دوست دارم با مخاطبانم به اشتراک بگذارم.

در پایان روز، معمولاً چند دقیقه وقت می‌گذارم برای جمع‌بندی. فکر می‌کنم به لحظه‌هایی که خوب پیش رفت، و جاهایی که می‌توانست بهتر باشد. این مرور روزانه کمک می‌کند فردا با ذهن بازتر و آماده‌تر شروع کنم.

شاید از بیرون شغف استراتژیست شبیه به کار با نمودارها، جلسات و تحلیل‌ها باشد، اما برای من فراتر از این است؛ من هر روز دارم به برندها کمک می‌کنم قصه واقعی خودشان را تعریف کنند. این همان چیزی است که باعث می‌شود با همه خستگی‌ها، باز هم عاشق کاری باشم که انجام می‌دهم.